سرگرمی های پنجره مجازی

از خدا پرسید خوشبختی را کجا میتوان یافت خدا گفت آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم با خود فکر کرد و فکر کرد اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم خداوند به او داد اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودم خداوند به او داد اگر ..... اگر ....... واگر اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود از خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم خداوند گفت باز هم بخواه گفت چه بخواهم هر آنچه را که هست دارم گفت بخواه که دوست بداری بخواه که دیگران را کمک کنی بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی و او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیند و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشد رو به آسمان کرد و گفت خدایا خوشبختی اینجاست در نگاه و لبخند دیگران حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد اگر الآن نه، پس کی؟ زندگی همواره پر از چالش است بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم خیال می کنیم که زندگی،.... همان زندگی دلخواه موقعی شروع میشود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم میکنیم، کاری که باید تمام کنیم زمانی که باید برای کاری صرف کنیم، بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم و بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود بعد از آنکه همه اینها را تجربه کردیم تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آنها را موانع می‌شناسیم این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد خوشبختی، خودٍ همین جاده است برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم در انتظار فارغ التحصیلی، بازگشت به دانشگاه، کاهش وزن ، افزایش وزن، شروع به کار، مهاجرت، دوستان تازه، ازدواج، شروع تعطیلات، صبح جمعه، در انتظار دریافت وام جدید، خرید یک ماشین نو، باز پرداخت قسطها، بهار و تابستان و پاییز و زمستان، اول برج پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون، مردن، تولد مجدد خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد زندگی کنید و از حال لذت ببرید....

ارسال در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط mz

دیگران را ببخش،نه بخاطر این که سزاوار بخشش تو هستند....

بلکه فقط بخاطر این که تو سزاوار آرامشی....

ارسال در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط mz

مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادن گل‌های باغچه، به عادت آب دادن گل‌های باغچه بدل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنی‌ست که خود پیوسته، خواهان نو شدن است و دگرگون شدن.
تازگی، ذات عشق است و طراوت، بافت عشق.

چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟
عشق، تن به فراموشی نمی‌سپارد، مگر یک بار برای همیشه.
جام بلور، تنها یک بار می‌شکند.
می‌توان شکسته‌اش را، تکه‌هایش را، نگه داشت.
اما شکسته‌های جام ،آن تکه‌های تیز برنده، دیگر جام نیست.
احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می‌شود و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.
بهانه‌ها، جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند..

ارسال در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط mz

صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 15 صفحه بعد